انتقاد از غضب
مردی خدمت حضرت رسول اکرم (ص) آمد ، در برابرش ایستاد و گفت : دین چیست ؟ فرمود اخلاق نیک . سپس از جانب راست آمد و گفت : دین چیست ؟ فرمود : خوش اخلاقی . آنگاه از جانب چپ آمد و گفت دین چیست ؟ فرمود اخلاق خوب . سپس از پشت سر آمد و گفت : دین چیست ؟ فرمود : آیا توجه نداری دین آن است که غضب نکنی .
« مجموعه ی ورّام جلد 1 صفحه ی 89
سخنان همیشه سبز
حضرت امام حسین در منازل بیچارگان
مردی به نام شعیب ابن عبد الرحمن خزاعی ، گفت : روز عاشورا جراحتی در پشت امام حسین (ع)دیده شد که اثر اسلحه نبود .
از حضرت امام زین العابدین (ع) پرسیدند این چیست ؟ فرمود : اثر محموله ای است که به منازل بی نوایان و یتیمان و بیچارگان حمل می کرد و می برد .
« بحار جلد 44 صفحه ی 190
حضرت رسول اکرم (ص) فرمود : « مردمی از بهشتیان به سوی گروهی از جهنمیان توجه می کنند و می گویند : برای چه به جهنم رفتید ؟ به خدا قسم ما به کمک چیز هایی که از شما آموختیم به بهشت درآمدیم . جهنمیان گویند : ما می گفتیم ولی عمل نمی کردیم . »
خدایا ، دو کفه ی ترازو ی قول و فعل ما را میزان کن !
به امام زین العابدین عرض کردند چرا در سر یک سفره با مادرت غذا نمی خوری ؟
حضرت در جواب فرمود : من می ترسم دستم را به سوی لقمه ای دراز کنم که مادرم اراده کرده باشد ، آن را بردارد . در چنین صورتی می ترسم گرفتار عاق مادرم بشوم . روی همین اصل است که با مادرم کنار یک سفره غذا نمی خورم .
« مناقب ابن شهر آشوب در فضائل حضرت زین العابدین »
کشیشی به کلیسا می رفت راه کلیسا را گم کرد در بین راه به بچه ای بر خورد و راه را از او سوال کرد . بچه در جواب گفت : طرف راست رفته سپس مقداری به طرف چپ بروید ، کلیسا را پیدا می کنید ولی من می خواهم بدانم شما در کلیسا چه می کنید ؟
کشیش گفت : در زمان سخن گفتن راه بهشت را به مردم نشان می دهم .
بچه گفت : تو را کلیسا را بلد نیستی چگونه می خواهی راه بهشت را به مردم نشان دهی !!
